مزاياي نگهداری از حیوانات خانگی
حيوانات خانگي بخصوص گربه ها و سگ ها بخش مهمي از زندگي انسانها را تشكيل مي دهندو همنشين و دوست آن ها هستند. در ايفاي اين عملكردها، آنها يك نقشي را بعهده ميگيرند كه براي سلامتي رواني انسانها جنبه مثبت و درمانگردارد. اين مقاله مزاياي رواني مربوط به اثرات متقابل بین انسان و حيوانات را بررسي كرده و نقشهاي مختلفي كه حيوانات در مدت زمان تماس فيزيكي، عاطفي و اجتماعي بر روي انسانها دارند را بررسي ميكند. اين مقاله همچنين نقشهاي مختلفي كه حيوانات بعنوان همنشين و همراه عاطفي و درمانگر بازي ميكنند و سرانجام اثر مثبتي كه آنها روي ترقي(تكامل) كودكان و افراد كهنسال دارند را مورد بررسي قرار ميدهد. روي هم رفته اين مبحث تاكيد فراواني بر روي پيوند عاطفي بين انسانها و حيوانات دارد. با صنعتي شدن سريع جوامع، انسانها راههايي را براي حل مشكلات رواني خود جستجو ميكنند. كارهاي تخصصي بسيار بزرگي همراه با يافتههاي علمي صورت گرفته است. ولي با وجود اين تغييرات، چيزي كه تغيير نكرده است نياز بعضي از مردم براي داشتن حيوانات خانگي است.
هنگامي كه كلمه ” Pet” مطرح مي شود، خيليهالبخندي بر چهره شان ظاهرمي شود. امروزه گونههایي كه بعنوان مطرح هستند، از حيوانات اهلي تا وحشي و غيربومي را شامل مي گردد .
از جمله دلايل متداولي كه براي داشتن حیوان خانگی ذكر شده است، عبارتند از : دوستي، همنشيني، يك همراه مهربان، يك محافظ، يك سرمايه اجتماعي و همراه بودن در ورزش و گاهي يادآور يك شخص از دست رفته .
خيلي از مردم حيوانات خانگي را بعنوان يك عضو خانواده پذيرفته اند و در بسياري از موارد به اين حيوانات اجازه داده ميشود كه با يك عضو خانواده بخوابند، در ميز غذاي خانواده غذا بخورند و در خوردنيهاي روزمره، با صاحبانشان سهيم باشند، همچنين بعضي از خانوادهها روز تولد حيوانشان را جشن ميگيرند. حيوان خانگي مخصوصاً براي اعضاي خانواده در تمامي اوقات مهم است. خيلي از خانوادههادريافتهاند كه داشتن يك حيوان خانگي اتحاد بين افراد خانواده را بالا ميبرد. بخشي از خانواده بودن، تعدادي از حيوانات خانگي را نسبت به اوضاع رواني اعضاي ديگر خانواده حساس ميكند.
عموماً داشتن يك حيوان خانگي مزاياي مثبت زيادي را براي صاحبان اين حيوان در بر دارد. اثرات مثبت شامل سلامتي رواني و فيزيكي است كه اين پديده مختص حيوانات نگهداري شده در منزل نيست، بلكه همچنين در زمينههاي مختلف ديگري نيز يافت ميشود. اين زمينهها شامل افراد كور، افراد معلول، مؤسسههاي مربوط به روانپزشكي، افراد سالخورده ، درزندانها و در ميادين جنگ است.
اثر مثبت بر سلامتي روح و روان Positive mental health
سلامتي رواني متفاوت از بيماري رواني است. حيوانات خانگي روز به روز براي ما حس آرامش روان را فراهم ميكنند،در كاهش اضطراب كمك ميكنند و يك شير اطمينان براي مقابله با استرس را فراهم مينمايند. اين حيوانات همچنين بعنوان همنشين و حامي در كاهش استرس و اضطراب و بالا بردن احساس امنيت كمك ميكنند.
داشتن يك آكواريوم ميان اكثر افراد احساس آرامش و راحتي را به ارمغان مي آورد. اثرات آرامبخشي كه حيوانات خانگي براي مردم دارند، ميتواند بصورت فيزيكي مشاهده شود. در يافتهاند كه نوازش كردن سگ ها منجر به كاهش تعداد ضربان قلب و افزايش عمق تنفس ميشود. در زندگي روزانه، حيوانات خانگي به طرق مختلف در كاهش استرس و اضطراب كمك ميكنند.همچنين به نظر ميرسد كه داشتن يك حیوان خانگی باعث ايجاد خيلي از صفات مثبت در صاحبش ميشود. هنگامي كه افراد داراي حيوانات خانگي با افرادي كه فاقد اين حيوانات هستند مقايسه شدند،مشخص گرديد كه داراي اعتماد به نفس بيشتر، بينيازتر و مستقل و سازنده بودند. نگهداري از يك حيوانات خانگی مي تواند به بالا بردن عزت نفس افراد كمك كند.
آثار حيوانات خانگي بر روي بچهها Effects on children))
در همه سنين، بچهها در قلبشان يك محل مخصوصي را براي حيوانات خانگي شان نگه ميدارند. حيوانات آنها همنشينان و دوستان آنها هستند. معمولاً داشتن يك حيوان خانگي عكسالعملهاي مثبت بچهها را به همراه دارد. بيشتر بچهها بيان ميكنند كه حيواناتشان را دوست دارند .آنها معتقدند كه حيواناتشان نيز آنها را دوست دارند .بچههاي رنجيده ممكن است از كنشهاي متقابل با حيوانات خانگي سود ببرند. اين بچهها نياز به تماس فيزيكي دارند و اغلب ممكن است بتدريج به يك حيوان خانگي واكنش نشان دهند و اغلب هم سختيهاي متحمل شده را به حيوان بيان ميكنند.
افراد نابینا (The blind)
در بعضي از كشورها، سگها به افراد كور كمك ميكنند. اين سگها كه تحت عنوان « سگهاي راهنما» مشهور هستند، براي افرادي كه كور هستند يا از نظر بينايي آسيب ديدهاند،نقش چشمهاي راهنما را بازي مي كنند. اين سگها بعنوان سگهاي كاري ايفاي نقش ميكنند تا حيوانات خانگي. اين سگهاي راهنما مجبورند كه يك برنامه آموزشي جامع را طي كنند. به آنها ياد داده ميشود كه چگونه يك مسير درست را پيدا كنند و ادامه دهند، در اطراف موانع حركت كنند و در لبه جوي كنار خيابانها توقف كنند. آنها همچنين آموزش ميبينند تا موقعيتهايي كه حركتكردن در آنها خطرناك است را تشخيص دهند.
افراد مبتلا به فلجي کامل Quadriplegics
عرصة ديگري كه در آن حيوانات قادرند به انسانها كمك كند، از طريق كارشان با افراد مبتلا به فلجي هر چهار دست و پا ميباشد. ميمونهاي كاپوچين آموزش ديدهاند تا با اجراي روز به روز وظايف به اين افراد فلج كمك كنند. آنها در اجراي وظايف روزانه و ساده از قبيل آوردن چيزي براي خوردن و آشاميدن، بازيافتن وسايل به زمين افتاده يا خارج از دسترس، آوردن كاستهاي صوتي يا ويدئوئي، CD ها و كتابها و روشن و خاموش كردن چراغها و … كمك ميكنند.
بيماران رواني (Psychiatric Patients)
در كل متوجه شدهاند كه داشتن حيوانات خانگي اثرات مثبت زيادي را بر روي افراد افسرده،بويژه افراد متمايل به خودكشي و انزوا طلب دارد. بعلاوه، در بعضي مواقع حتي افراد خشن و رواني هم به دليل حضور حيوانات خانگي به آرامش رسيدهاند. خيلي از مشكلات رواني ممكن است وقتي كه اين بيماران در محيطهاي اداري و بيمارستان قرار مي گيرند، بهبود نيابند.لذا حيوانات مي توانند عامل سرگرمي و دلخوشي براي اين بيماران باشند. بنابراين پيوندهاي ايجاد شده بين حيوانات خانگي و صاحبانشان كه موقعي به عنوان يك موضوع مرگ و زندگي مطرح است ، قوي هستند. جالب توجه اينكه بعضي از بيماران متمايل به خودكشي ، بسهولت ميميرند بدون اينكه در مورد ترك اعضاء خانواده و دوستان پس از مرگ ترسي داشته باشند. خيلي از اين افراد ميگويند هنگامي كه آنها ميميرند هيچ كس ناراحت نخواهد شد. بهرحال، بعضي از محققين متوجه شدهاند كه اگر حيواني وجود دارد كه آنها از آن نگهداري ميكنند، بيماران متمايل به خودكشي تمايل دارند در مورد اينكه اگر آنها بميرند چه كسي از حيوان آنها نگهداري خواهد كرد، نگران باشند.
سالخوردگان The elderly
هنگامي كه افراد مسن از مشاركت فعال در كارهاي انساني روزانه كنارهگيري ميكنند، حيوانات ميتوانند نقش مهمي را در رفاه حال و بهبودي احساسات آنها بازي كنند. خيلي از افراد مسن دريافتهاند كه حيوانات آنها بعضي از نيازهاي مهم آنها را برآورده مي سازند. دريافتهاند كه زندگي يك سگ در بين اين افراد باعث ايجاد خوشحالي زيادي ميشود. گزارشات متعددي مربوط به ایجاد خنده، هوشياري، پاسخ دهي زياد به درمان و افزايش اميد به زندگي در بين اين افراد وجود دارد. بعلاوه، در خانههاي قومي قديمي ارتباط بين افراد ساكن و ديگران بهبود مييابد. مشخص است كه حضور يك حيوان خانگي به اين معنياست كه چيزي وجود دارد كه هر كس ميتواند در آن سهيم باشد، وابسته به آن باشد و دربارة آن صحبت كند.
در زندان Prison population
نتايج نشان ميدهد كه حضور حيوانات خانگي در زندانها براي افراد ساكن در اين اماكن اثرات درماني و آرامبخشي را فراهم ميكند. بيمارستان ايالت Lima براي ديوانههاي جنايي، در ايالات متحده آمريكا شامل افراد مذكور زيادي است كه اين افراد علايم افسردگي، بيماريهاي ذهني و تمايل به خودكشي را نشان ميدهند. براي اصلاح وضعيت رواني افراد ساكن در اين محل، 2 عدد طوطي و يك آكواريوم در اينجا مستقر شد. بررسي ها نشان داد كه آكواريوم شكسته نشد و هيچكس سعي نكرد كه اين پرندگان را خفه كند. با ورود حيوانات بيشتر، كاهش چشمگيري در جنگ و دعوا و تمايل به خودكشي وجودداشت. آنها همچنين متوجه شدند كه بيماران، همراه با حيوانات به داروي كمتري نياز پيدا كردند. گزارش كردهاند كه حتي بيماران اهل بحث و جدل بجاي شعلهور كردن خشم و غضب، به صحبت کردن با حيواناتشان متوسل شدند. داشتن يك حيوان باعث ايجاد مسئوليتهاي فوري و همراهي با افراد ساكن شد.
سگهاي جنگ (War dogs)
سگها در حمايت از يگانها در طي جنگهاي جهاني اول و دوم و متعاقباً در خيلي از برخوردهاي مسلح نقش مهمي را ايفا كردهاند. آنها بعنوان مأموران اكتشاف در تشخيص موقعيتهاي دشمن ، بعنوان نگهبانان در محافظت عليه افراد دشمن كه سر زده وارد ميشوند، تشخيص مينها، رد و بدل اطلاعات بين پستهاي فرماندهي، حمل كنندههاي سلاح و همچنين بعنوان مساعدت در نگهداري از سربازان مجروح موثر بودهاند. در حين نبرد، سگ ها نه تنها با از خودگذشتگي كارهايشان را اجرا ميكنند، بلكه همچنين نقش همراهان وظيفهشناس و با وفا را براي مرداني كه همراه آنها خدمت ميكردند، ايفا كردند.
مناطق ويران شده جنگي (War torn zones)
در جنگ خيلي از اشخاص غيرنظامي با حيواناتشان در آسايش بودند. در طي جنگها خيلي از صاحبان حيوانات گزارش كردند كه حيواناتشان آنها را به آسايش رساند و آنها نيز باعث آسودگي حيواناتشان شدند. با وجود جنگ تمام صاحبان حيوانات توجه به حيواناتشان را ادامه دادند و بطور موثق در مورد رفاه حيوان نگران بودند. خيليها بعضي از خطرات را بخاطر وجود حيواناتشان قبول كرده و موجودي غذايشان را با آنها سهيم شدند. بعضيها حتي خودشان را از غذا محروم كردند براي اينكه حيوانات ممكن بود غذا بخورند.
در نهايت،اين مقاله كوتاه پيوند مربوط به جاذبهاي كه انسانها با حيوانات همراهشان دارند را مشخص ميكند. چيزي كه شايد بعنوان يك نقش مفيد حيوانات شروع شده است، سرانجام به يك احترام و عاطفه متقابل پيشرفت كرده است. هر روزي كه سپري ميشود دوباره حيوانات همراه ما بكرات ثابت ميكنند كه آنها نقش مهمي را در زندگي ما دارند و اينكه آنها احساسات دارند.
نوشته دکتر حسین زارع /متخصص بیماری های داخلی حیوانات کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
مجله نسخه حیوانات-تیر 1389-شماره هشتم-سال دوم